سودای غمت قسمت هر بی سر و پا نیست

 

 

 

Image hosting by TinyPic

 

 

سودای غمت قسمت هر بی سر و پا نیست

 

 

سلام نازنین !

 

سیدم بازم با چشم خیس اومدم . هر چی میشینم با خودم کلنجار میرم که دیگه بسه ، بهتره به جای گریه کردن و زار زدن ، یه کاری کنی که روح اون خدا بیامرز و دل نازنین ارباب شاد بشه بازم همینم که هستم . هر چی با خودم میگم که اون نیازی به گریه تو نداره اگرهم گریه میکنی به حال و روز خودت گریه کن بازم دلم آروم نمیگیره سید مظلوم من .

 

سید امشب پرم از شما و تهی ام از همه .

 

میبینی اسیر چه دوگانگی توانفرسایی شدم ؟

آخه چقدر بیام و بنویسم ؟ حرف جدیدی هم که ندارم همه اش گلایه است .

از خودم از خودت از همه .

سیدم همه چی رو دارن به باد میدن .

 

همه چیزایی رو که با جون و دل رشته بودی دارن با نامردی هر چه تمام پنبه میکنن .

 همه در حال رقابت که نه دشمنی محضند اونم با شما .

 سید تو رفتی ولی هنوزم یه عده میخوان پاشونو بزارن رو شونه شما و برن بالا .

میخوان حرکات زشت و افکار پلیدی رو که دارن پیاده میکنن بزارن پا عشق شما.

 

 سید وقتی میگم خونت  رو دست همه ما هست میگی نه .

میگی ارباب منو طلبید .

سید این به کنار که اربابت تو رو خواست ولی نگو که حرف من صحت نداره . نه سید من این حرفا تو کتم نمیره .

 بوی خون خشک نشده ات رو دست ها داره دیوونه ام میکنه .

سید من پیر شدم . داغت پیرم کرد .

 

نمیدونم داغ نبودنت و هر روز عین زهر به کامم برزیم یا از تلخی اتفاقات دور و برم که باعث و بانیش زنده کش های مرده نپرستی هستن که دور و برمن ، ابروهامو بکشم تو هم و در عین حیات میت بشم .

 

دیگه کسی کاری به این نداره که اونی که داره میخونه چی میخونه و برای کی  میخونه ؟

 

 همه میخوان بدونن کیه که داره میخونه ؟

 

اونی رو که باید نشناختن  حالا ...............

 

سید فقط همینو برای هزارمین بار بگم که با رفتنت همه چی رنگ باخت .

صفای مجلس ها ، مرام غیرتی ها ، همه چی فنا شد .

 هرچی میگردم پی یه کسی که دردمو بفهمه هیچ کس رو پیدا نمیکنم جز خودتون .

فقط میخوام یکی پیدا بشه بگه  ؟؟ ، برو بمیر که مردن هم کمه درعزای این مظلومیت ازدست رفته که جونش رو تو روضه ها گذاشت تا شما ها مرام یاد بگیرید ولی این شد که میبینی .

 

آبروی مومن شده براشون نقل و نبات . هر جا خواستن این نقل و نبات و به نفع خودشون خیر میکنن و هیچم ترسی از احدی ندارن .

 

خدا که خیلی وقته براشون .........الله اکبر

اونقدر این دلم خودشو کوبیده به در و دیوار این قفس که دیگه نایی نداره .

کلماتی که مینویسم بوی خستگی میدن . بوی در به دری .

میرم  پای دستگاه . سی دی مراسم علی ولی الله کاشان رو میزارم و با نوای اذانت پر میکشم به علقمه .

 به بین الحرمین . به ظهر داغی که هیچ وقت حرمتشو نتونستیم بعد شما نگه داریم .

 

Image hosting by TinyPic

 

با این اوضاع دیگه نیستی که اخم هاتو تو هم بکشی و با لهجه خوشگلت بگی :

گهواره نی بزرم و من یه دنیا صفا کنم واسه اینکه منم همزبونتم .

 

همه جا رسم بر اینه

نوکر ارباب و ببینه

رسم ارباب و غلامی

یابن فاطمه همینه

 

 

سید هر روز با دعای خیرت روزمو شب میکنم . امشب و سر جدت دعام کن که به روز نرسم . تا سحر چیزی نمونده .

 امشب مثل بهت زده ها همه اش بیاد خودت زدم رو زانوم و گفتم الله .......

وای برما . تا کی میخوایم دل نازنینشو بشکنیم ؟

سید ما رو دریاب .

 

آره اصلا همه این مقدمه ها واسه این بود که بگم سید ما رو دریاب .

 

 بخدا هر غلطی میکنم از رو بدبختی بیچارگیمه .

درسته راه هنوز پابرجاست ولی من راهنما مو گمش کردم .

مشتی بچه خام دلم تازه داشت پا میگرفت  گذاشتی رفتی؟

دیگه صدایی نمیشنوم. دیگه چهره اغیار از دیده به دل نفوذ نمیکنه .

 

سید تو رفتی ولی داغ تو ماندنی است

 

سید به جدت قسم دیگه همه حرفم شده همین :

 

چرا دل عزیزمو خون میکنید مسلمونا

واسه ظهور مهدی ام چرا نمیکنید دعا

 

مهدی من غصه داره ..............آره مهدی ما غصه داره

 

سید تا معشوقت نیاد ما همینیم که بودیم و صد البته بدتر

سید ما رو با حال خودمون نذار . تو همیشه بخشنده بود .به اربابت بگو که همگریه هات اگر قصوری میکنن واسه اینه که ...................... نمیدونم بگو . هر چی صلاح میدونی بگو .

فقط دعامون کن سید .

 

 ::.:: اللهم اجعلنا من شیعة امیرالمؤمنین (علیه السلام) ::.::

 

انشاء الله

 

 

عجين است عشق او اي مدعي با خون رگهايم ......

 

بنام داور بر حق

خداي ايثار و انصاف

به یاد آرزوهایی که مردند

                       سکوتی میکنم سنگین

                                              سنگين تر از فرياد

 

 یادش بخیر عجب روزای سختی بود. واز اون سخت تر.....

ساقی ای جامت پر از صهبای عشق

                                       جرعه ای ده بر من رسوای عشق

                تا ز وسواس خرد جان وارهد

                                         نغمه دیوانگی را سر دهد

               دل به تنگ آمد از این زندان تنگ

                                         شیشه هستی زدن خواهم به سنگ

                از برون هر چند جسم خاکیم

                                          از درون من عنصر افلاکیم

                می زنندم از بلندیها صلا

                                          من گرفتارم در این تنگی چرا .......

 

***

هم نفس !

آنقدرآرزوهایم را به گوربرده ام،

که دیگر جایی برای

جــسدم

نیست،

پس چنان مرا با غربتت بکوب تا اثری از من باقی نماند .

باميد آن روز 

علي علي علي حيدر مدد

 

مگو از عقل ، ما لایعقلونیم      دچار جیم و نون و واو و نونیم

 

Image hosting by TinyPic

 

دوباره سلام !

 

بعد اين همه مدت كه از رستگاریتون مي گذره هنوزم چشم و دل منتظرم همديگه رو دلداري مي دن و انتظارت رو مي كشن در حالي كه زمين و زمان توي گوشم مي خونن كه شما رفتي .


من نمي دونم اين يعني چي!!!!
سیدم شما خوب يادته بار اول كه اين جمله رو بهم گفتن تا چهل روز مات و مبهوت بودم .

براي فهم اين جمله تا مرز جنون هم رفتم
بين خودمون بمونه به جنونم رسيدم

همون ورا بود كه هميشه گريه كردن و ياد گرفتم
زدم به سيم آخر و رسوا شدم

رسواي رسوا

عجب خانمان سوزه اين بارون رحمتي كه از سوز دل با تموم شدت براي تو مي باره
ولي نفهميدم...
نفهميدم اينكه ميگن تو رفتي يعني چي...
بي خيال شدم و برگشتم...
گفتن نفهمي بهتره .......
برگشتم به همين دنيايي كه ميگن تو رو نداره ...
تاريك شده بود ...
هميشه شب بود ...
دلم براي خورشيد گرفت ...
ولي نفهميدم...


نفهميدم اون سنگ بزرگي كه روش اسم قشنگت رو حك كرده بودن يعني چي ...


اون سنگ قشنگ رو بوسيدم ولي نفهميدم يعني چي...
يه حمد و سوره خوندم و گفتم مال تو ولي نفهميدم يعني چي...
من هيچ وقت نفهميدم تو اون روز چرا سر تا پا سفيد پوشيده بودي؟؟؟

من نفهميدم كه چرا من تا به امروز جز سياهي رنگ ديگه اي به تنم نديدم ؟؟؟
من نفهميدم اون روز چرا رو شونه هاي عاشقات مي رفتي؟؟؟
عاشقات انگار كه مي خوان يه گنج بزرگ رو يه جا قايم كنن يه حالي بودن!
چرا تو سر و صورتشون مي زدن!!!

چرا بعد تو همه ي فعل هايي كه براي تو به كار مي رن ماضي شد ؟

 

نه  .......... خودم با چشماي خودم ديدم عزيزي كه طاقت نداشتم ببينم خاك به لباسش نشسته مشت مشت

 

روش خاك مي ريزن ولي نفهميدم يعني چي ؟


من هيچ وقت نفهميدم تو چرا با آرامشي كه هيچ وقت نديده بودم اون روز توي اون خونه ي كوچولوي با صفا خوابيده بودي ؟

چرا ؟ چرا؟ چرا؟

چرا من تا به امروز در به در شدم ؟

چرا با این دربه دری ساختم ؟

 

باز دوباره خودمو شما رو همه چي رو گم كردم .

انگار هيچي ياد ندارم .

انگار هيچ خاطره اي از زندگي ندارم .
امروز ميگن عزيز دل من زير خروار ها خاك خوابيده
به خدا نمي فهمم يعني چي
ولی هنوز دلم هر شب يه دعايي مي كنه :

 

ته دلم میگم خدایا یا منو بخر یا منو ببر دل دل نکن ...........

 

من یه وقتا با خودم زمزمه میکنم :

 

تو رفتی ولی یاد تو ماندنی است .................


يعني چي اميدم ؟
يعني تو رفتي ؟ اونم به همين سادگي ؟

نه . پس اگر رفتي چرا دم به دم با مني ؟

چرا هنوز صداي الله اكبر گفتنات تو گوشمه ؟

نه سيد چرا اينا ميخوان به زور به من بقبولونن كه شما رفتي ؟

سالگرد ميگيرن . ماهگرد ميزنن .

حتی روز شمار .................

دارن براي فراموش كردنت لحظه شماري هم ميكنن .

هي يادآوري ميكنن كه سيدم رفته .

 

 

ولی من سر حرفم هستم و هنوزم با شنیدن این حرفا میگم که :

 

 

جای او در خانه’ دل باشد و ما غافلیم

 

در میان خانه گم کردیم صاحبخانه را 

 

 

 

 

Image hosting by TinyPic 

 

 

 

 

سیدم نکنه شما از ما غافل بشی .

ما رو دعامون کن .

 

 

  علی علی علی حیدر مدد   

 

 

 

وداع با ماه مبارک و تبريك عيد سعيد فطر

 

ابن ملجم
چون کوفه که چهره اي پر از غم دارد
اين سينه دلي شکسته را کم دارد
در شهر علي (ع) يکي ست اما انگار
هر كوچه هزار "ابن ملجم" دارد

کوفه
دنياي ستم "قطام" را مي خواهد
پيراهن ننگ و نام را مي خواهد
اين کودک بي پناه يعني کوفه
فرياد زنان، امام را مي خواهد!

يا علي مدد
دست از همه جز ولاي او مي شويم
تنها ره سرخ عشق را مي پويم
هرگاه گره به كار دل مي افتد
صد مرتبه "يا علي مدد" مي گويم

مظلوم
در يك شب ناگزير از پا افتاد
يك چهره بي نظير از پا افتاد
در مسجد كوفه اين صدا مي پيچد:
مظلوم ترين امير از پا افتاد



مولاي غريب
از ناله او ستاره و ماه گريست
يك نخل دلش گرفت و آنگاه گريست
مولاي غريب كوفه از راه رسيد
آهسته و دلشكسته در چاه گريست! 


اذان
آنان که به اندازه من خون جگرند
با کاسه شیر، منتظر پشت درند
مولای غریب کوفه! شد وقت نماز
برخیز و اذان بگو همه منتظرند. 

***

روزهای رمضانی ما هم چنین به پایان رسید :

زود ، زیبا ، حسرت‌آمیز ، ...چقدر قشنگ بود!

این ربنایی که هیچ وقت کهنه نمی‌شود، آن لذت بی‌پایان دم افطار و آن شور و شوق بچه‌هایی که حتی روزه هم نمی‌گرفتند! حیف که تمام شد...

جمع کن سفره مهربانیت را خدا، به خودت قسم شرمنده‌ایم، آخر کسی هم غیر از خودت پیدا می‌شود بنده‌هایی مثل ما را یک ماه آزگار سر سفره مهرش نگه دارد و دست نوازش به سرشان بکشد؟ در بزرگی تو همین ماه رمضانت بس! من از لحظات زیبای این ماه به زیبایی تو می‌رسم.

الهی! بهشتت چگونه است؟ سفره‌های بهشتی تو چگونه خواهد بود؟ لحظه‌های دیدار با تو؟ لحظه‌های شنیدن صدای پر از طراوت تو؟ ما گفتیم و شنیدیم ربنا! تو هم می‌گویی عبدی، عبادی؟...

خدای من! چقدر سخت است سحرها بی‌دعای سحر بیدار شویم!

چقدر دلتنگت خواهیم شد!...

هیچ کریمی میهمانهای خودش را بیرون نمی‌کند، ما خودمان می‌خواهیم  برویم. آخر خجليم از اينهمه كرمت ! یک ماه آزگار خورده‌ایم و خوابیده‌ایم و لذت برده‌ایم!...هر بدی از ما دیدی ببخش!  سر سفره خودت هم اذیتت کردیم، مهمانی نبودیم که تو می‌خواستی، و شما هیچ وقت به روی خودت نیاوردی!

چقدرعظیمی!

چقدر کریم، چقدر مهربان!

حلالمان کن ارباب!

***

مولای من گرچه ماه مبارک به پایان رسیده و در نی نوای وداع میسرایند ولی دستهای گدایی مان هنوز

به درگاهت ملتمس است .

ما را به خود فرو مگذار .

عید سعید فطر بر تمامي همدلان ميخونه آ سيد جواد و علي الخصوص ارباب كريممون

مولاي رئوفمون و ذاكر مظلومشون مبارك .

 

مولا جان عيديمونم اين باشه:

عجل لوليك الفرج

 

علي علي علي حيدر مدد

 

مولا جان العفو

 

 

آقاي من!


مولاي غريب و تنهاي من!


پدر مهربان اهل عالم!


مي خوام غربتتون و حكايت كنم؛ غربتي كه دوازده قرنه ريشه دوانيده؛ غربتي كه اشك آسمان و زمين رو جاري ساخته؛ غربتي كه حتي براي برخي محبانت، غريب و ناشناخته است؛ غربتي كه اجداد طاهرينت پيش از تولد تو بر آن گريسته اند.


من از تصوير اين غربت و غم ناتوان ام.


… از اونایی بگم كه خاطر شريف شما رو مي آزارند؟ 

 از اونایی كه دستان پدرانه و مهربانت را خون ريز معرفي مي كنند؟

 از اونایی كه چنان برق شمشيرت و به رخ مي كشند كه حتي دوستانتون و  از ظهورتون مي ترسونند؟

از اونایی كه شما رو به دور دست ها تبعيد مي كنند؟

از اونایی كه شمارو دست نيافتني جلوه مي دهند؟

از اونایی كه به نام شما مردم را به دكه هاي خويش فرا مي خونند؟


نه ...... مولا جان  از خودم آغاز مي كنم كه اگر هر كس از خود شروع كند، امر فرج اصلاح خواهد شد.

مي خواهم به سوي تو برگردم. يقين دارم بر گذشته هاي پر از غفلتم كريمانه چشم مي پوشي؛ مي دانم توبه ام را قبول مي كني و با آغوش باز مرا مي پذيري؛ مي دانم در همان لحظه ها، روزها و سال هاي غفلت هم، برايم دعا مي كردي. من از تو گريزان بودم؛ اما تو هم چون پدري مهربان، دورادور مرا زيرا نظر داشتي …

العفو … العفو!

***

سیدم!

 امشب از زبون همه ی هم گریه هام میگم که شما رو به جدتون قسم ما رو دعامون کنید .

چه دعایی ؟

دعامون کنید که با تموم شدن ماه مبارک دوباره قرآن ها رو نبوسیم و بذاریم کنار .

دعامون کنید که آقا یاریمون کنن که بد عهدی نکنیم و اشک نازنینشون و جاری نکنیم .

سیدم آرزوی خودم و همدلامم بگم و یا علی مدد :

کاشکی یه بار

فقط یه بار دیگه

میتونستیم شاهد لحظه ای باشیم که دست به موهات میکشی و با ریختن اشکای نازنینت میخونی :

شنیدم یار نداری

محرم اسرار نداری

بیا بیا

بیا خودم یارت میشم

گدای بازارت میشم

یک شب ........ یک شب .......... یک شب

یک شب اگر مهمونم باشی

تا صبح پرستارت میشم .

 

شادی دل نازنین آقا حجه بن الحسن و جد کریم و ذاکر غریبشون صلوات 

الهی اللهم عجل لولیک الفرج هامون رو رنگ صداقت بده .



جواب همه ي اونايي كه دارن پشت پرده جولان ميدن

 

به نام خدا

 

باز اين دلم هواي ميخانه كرده ساقي

بوي شراب نابت ديوانه كرده ساقي

 

به شيش ماهه ي ارباب قسم اين نوشته ها هدفشون فقط به روز كردن ميخونه و سرگرم كردن همدلام نيست . سيد شما ميدوني كه باز امشب چي به سرم اومد با شنيدن درد دلات . واسه همينم باز قلم به شكوه ميچرخه و دل در به در ويرونه هاي دلت شده .

 

وقتي ميگم ويرونه ، شما معني شو خوب ميدوني . ويرونه اي كه سبز تر از زيباترين آبادي هاي دنيويه . سيدم نميتونم . نمي تونم وقتي ياد غم تو چشماتون مي افتم بي تفاوت باشم و با نثار فاتحه اي زخم هاي جيگر مو مرحم بذارم .

 

من در این مورد احساس وظیفه میکنم ... حرفمو میزنم ... اعتراض ميكنم ...... ولي نه براي ايجاد تنش . فقط براي دل خودم . براي اينكه اگر روزي كسي در پي حقيقت زندگيتون بود بتونه يه گوشه ي اين ميخونه به جواب سوالاش برسه . شايد اينظوري لا اقل تونسته باشم قدري اين دل و راضي كنم كه منم يه قدم كوچيك براي يه نوكر اربابم برداشتم . براي كسي كه همه ي مستي مو از اون دارم .

سيدم ........ شباي قدر نزديكه .  دومين ساليه که دیگه صدای روضه های جانسوزتون نمیاد .... توهيچ مراسمي ............ نمیخوام احساسی صحیت کنم ... باز بگم از زخمهاي كهنه اي كه سر باز كردن  ... درسته شما ديگه ........ و شاید گفتن این حرفها ظاهرآ بی فایده باشه ولی من منظورم یه چیز دیگه است. خوشحالم كه شما از دلم خبر داري .

 

اسم مباركش مير محمده ... میر محمد ذاکری ....فرزند میر حبیب ... مداحی تو این خانواده موروثیه یعنی پدر و نیاکان سید همه مداح بودند. كه البته اهل دل ميدونن كه سيد در واقع مداح نبود . سيد حرف دلشو ميزد و چيزايي رو تعريف ميكرد كه ميديد . نشونش ميدادن .

سید خردسال که بود مادرشو از دست میده ... و از مهر و محبت مادری محروم میمونه ولي در عوض عمه سادات نظر لطف ميكنه بهش و ... سید تا دبیرستان تو خوی میمونه و درس میخونه بعد برای ادامه تحصیل به قم میاد و علوم حوزوی رو انتخاب میکنه ... و از همون موقع مداحی رو شروع میکنه ... و به اوج شهرت و محبوبیت میرسه و ادامه ماجرا...........

 

سید یه دفعه ظهور کرد و زود گرفتار شد

 

خیل حرفها پشت سرش زدند ... که خیلیهامون متاسفانه باور کردیم:

( سید جان معذرت میخوام از بيان بعضي حرفا ... ولي اجازه بده بگم )

 

میگفتند کافره ...یا فقط برا زنها مجلس میگیره ... شلوار لی میپوشه صورتشم سه تیغه میکنه .... زیر ابرو برمیداره .... تو مجلسهاش به رهبر توهین میکنه .... معتاده ....تو هر مجلسی 2 میلیون میگیره .... کاخ نشینه

بی انصافا یه ذره مرد باشید ....

 

امروز ميخوام بنا به دليلي كه خود آقا سيد ميدونن براي چندمين بار بعضي تهمت هايي رو كه به سيدمون زدن و حلاجي كنم .  

 

در مورد وضع زندگیش بگم

 

 سید دو سال قبل بيماريشون ازدواج کرده بودن  ... فرزندي نداشتن ... سید هر چند ماه یک بار خونه شو عوض میکرد ... چون مشكل مالي داشت ... یه روز کاشان یه روز اصفهان و یه روز ديگه قم ... هیچ وقت روضه فروشی نکرد... آقای دارستانی فرمود یه جا زنگ زدند گفتند اگه سید و بیاری یه شب بخونه 5میلیون میدیم بهش ... حاج آقا میگه روم نشد تو تلفن قیمتو بگم .... فقط تا گفتم وضعشون خوبه.... سید جواد گفت: حاجی تو در مورد من چی فکر میکنی؟ من اگه روضه فروش بودم که وضعم این نبود ..... آواره این شهر و اون شهر.... بارها پول ميذاشن در اختيارش میگفتن شما عيالواري ...بیا خرج زندگیت کن ، اما قبول نمیکرد ...

 

در مورد شهرت و محبوبيتشون 

 

 خود آقا سید میگفت: راضی نیستم سی دی هام بیرون پخش بشه .... .. میگفت من صلاحيتشو ندارم جوونها دورو برم بیان .... بعضی وقتها یه کارهای میکرد که محبوبیتش تو جامعه بشکنه .... محبوبيت ايشون هم بيشتر بابت اخلاص و صفاي باطني شون و اخلاق حسنه شون بود كه هر اهل دلي رو شيفته خودشون ميكردن .

 

در مورد تهمت کافري

 

سال ۸۴ عید غدیر سید تو هیئت جنت الحسین (ع) اذان گفت: اشهد ان لااله الاالله ...اشهد ان محمدآ رسول الله ... اشهدآن علیآ ولی الله

این فردي كه تو انظار عمومي گواهي به وحدانيت پروردگار ميده کافره؟..... سجده های سید جواد وقتي بيمارستان بودن 3 ساعت طول میکشید ... دوستاش ؟ اون اوايل بيماري اش میرفتن بیمارستان عیادت ... البته اون روزهای اول بستریش که حالش بهتر بود ، میگفتن سید وقتی سجده میرفت تا سه ساعت بلند نمیشد ...این فرد کافره؟؟ .... حيف كه شال سبز سیدیشو ديدن و باز حيا نكردن از مادرش .به قول مهدی اکبری کافر حسین حسين نمیگه ...کافر زهرا نمیشناسه

نماز نمیخوند نه؟؟؟؟؟؟؟؟ ... آقايي که یه شب اصرار داشتی حرفتو به کرسی بنشونی ... میگفتی سید نماز نمیخونه .... دعا کن سید حلالت کرده باشه و گر نه وای به حالت . ياد مجلسي مي افتم كه با سوز دل ميگفتن : به من ميگي كافر ؟ باشه خدا عادله . ميگي مرتدم ؟ امير المونين عادله .  باز جيگرم آتيش ميگيره .

---

 

در مورد مشكلشون با ولایت فقيه و ...... 

 

اگر مشكلتون رهبر بود كه آقا سید ارادتشو به رهبر بارها اعلام کرد ... با اين انتظار هاي آقايون بهونه گير ها ما ديگه معني و مفهوم ارادت رو هم گم كرديم . ميدونيد چرا ؟ آخه براي عرض ارادت حتما بايد يه چفيه بندازي دور گردنت و موقع ديدن فرد با سر بري تو ديوار و بزني تو سر و صورتت و الكي گريه زاري كني ؟ اينه ارادت ؟ اگر ارادت اينه كه هيچي .

عین جمله خودشون در مورد مقام رهبري :"ما این هیئتها رو مدیون رهبرمون هستیم که بانی حسینیه و افتخارمون اینه که رهبرمون حسینه حالا بعضیها جو ایجاد کردند ارباب خودش هدایتشون کنه که بین امام حسینی ها اختلاف میندازن ..." چند تا سی دی بیارم که آخر مجلس دعا کرده برای مقام معظم رهبری؟

يا در مورد شهدا ...عین جملش: "این شعری رو که میخونم تقدیم میکنم به روح شهدا ...عزیزان اگه ما اینجا راحت نشستیم و مجلس میگیریم ...مدیون اونهایی هستیم که جونشونو کف دستشون گذاشتن ورفتن ...آخر مجلس.... شادی ارواح طیبه شهدا صلوات" .

دیگه چی؟

 

بكار بردن الفاظي مثل سگ اهل بيت بودن و ..........

 

ببینید استفتاء مقام معظم رهبری و آیت الله بهجت را دارم که سوال کردند آیا سگ اهل بیت بودن توهین به مقام والای انسانیت محسوب میشود ؟

جواب:"اشکالی ندارد"

چرا ؟ ببینید ما ها تو تعبیرامون میگیم ....علی اسد االله ... یعنی شیر خدا ... یعنی چی؟ یعنی در خصلت شجاعه ... مگه شیر حیوون نیست ...پس اینم توهین به مقام انسانیت محسوب میشه ..... کبوتر امام رضا بودنو مگه داد نمیزنیم؟ ...اینها برمیگرده به خصلت ...یعنی کسی که میگه من سگ سید الشهدام ...منظورش اینکه ...من با همه پستی و بی ارزشی (خصلت منفی سگ) اما به صاحبم وفادارم (خصلت مثبت سگ) ....منظور از سگ این نیست که یه چهارپا شد.... اینو تو ادبیات بهش میگن استعاره ... تنها ایرادش میدونید چیه؟ اینه که یه عده نمیتونند هضمش کنند و علمش و ندارن . يا بهتر بگم بنظر من مزاج آقايون معترض ها ايراد داره نه فرمايش آقا سيد مون .

علما هم تو خود عراق رو سنگ قبرشون نوشتن : كلب الزينب . كلب العباس و ....

تازه از يه بعد ديگه بررسي كينم : ماها چطور میتونيم بگيم من نوکر حسینم در صورتی که آقام ابالفضل هم نوکر حسین بود ؟ نمیتونيم بگيم كه .........

 

در مورد غلو کردن

 

اولآ من شنیدم در وادی محبت غلو مجازه .... غلو اگه بهش اعتقاد داشته باشی (طبق صحبتهای علما ) کفر محسوب میشه ....هیچ مرجعی نگفت سید کافره ...فقط آقای مکارم و صافي گلپايگاني تشخيص دادن كه .........( سيدم منو ببخش ولي مجبروم بخاطر يه سري مسايل باز نمك رو زخم هم ميخونه اي هام بپاشم ) بابا شرط كافر بودن اينه كه طرف اعتقاد داشته باشه و اعتقادشم عملا ثابت كنه .... کی اعتقاد داشت ؟

اعتقاد سید  ( که اگه کفر باشه منم کافر حساب میشم  ) این بود : اهل بیت مظهر خدا روی زمینند

چطور میگیم علی ید الله ؟ ید خصلیتیه که به خدا  نسبت داده نشده بلكه به امير المومنين نسبت داده شده  ...  اونم منظور اینه که علی(ع) مظهر قدرت خداست

***

چند مدت پیش آقای دارستانی رو دعوت کردن دانشگاه تبريز ... حاج آقا دارستانی از روحانیون انقلابی جوان خوش فکر و با سواد که دوستی خیلی نزدیکی با آ سید جواد داشت ... روز دوم سخنرانی دورشو گرفتیم ... کلی در اين مورد صحبت كردن .

مثلآ میگفت: سی جواد وقتي اومد تو وادي مداحي براي جدش  کسی بالاسرش نبود كه بخواد راهنماييش كنه كه الان بياد و بخواد ازش انتقاد كنه ... اين آقايوني كه الان كاسه ي داغ تر از آش شدن و دارن براي ارباب پرچم داري ميكنن به خيال خودشون همون موقع كجا بودن ؟ چرا راهنمايي نكردن ؟

حاج آقا میگفت سید جواد هم به صرف انسان بودنش اشتباه میکرد ولی اخلاص داشت و اخلاصشم خيلي بالاتر از درك يه عده بود  ...   هیچ عالمی اين جوون و راهنماییش نکرد ... اولین عالمی که عکس العمل نشون داد آقای مکارم بود که نواراشو ممنوع کرد !

 

آقاي دارستاني خوب حرفي زدن . ميفرمودن : اونی که( ایشون یکی از مداحان کشورند که بعلت محبوبیت اسمشو نبردن ) تو مشهد وقتی بهش گفتند ذاکر اومده مشهد،گفت گوششو بگیرید و پرتش کنید بیرون چرا نیومد ايراد كار سيد و با دليل براش توضيح بده و راهنماييش كنه ؟ اگر از رو خير خواهي بود چرا موضع خصمانه گرفت ؟  چرا رو منبر آبروی اولاد پیغمبر رو برد ؟

سيد ذاکر اون روزها 25 سالش بود ...يه جوون با این همه شور ... يكه و تنها مياد این همه جوونو ميكشه به سمت دین .... اگه تو اروپا بودن مجسمشونو از طلا میساختن .... اما ما ایرانی های مرده پرست ... فقط دست میزاریم رو نقطه ضعفها واینقدر هم یک کلاغ چهل کلاغ میکنیم که .........

 

آخرش آقای دارستانی یه حرف قشنگی زد ، گفت :

 

سید جواد اشتباه هم داشت ولی بزرگای ما بزرگی نکردند ، فقط دشمني كردن ....

 

یه تار موی آ سید جواد رو به صد تا از این جماعت صد رو نمیدم ... بلا نسبت عشاق واقعي سيد

میدونید درد من چيه ؟ من اعتقادم اینه سید قربانی حسادتها و توطئه های دشمناي شیعه شد ...     اگه مشکل سگ گفتنه که همه مداحها میگن ... اگه غلو ... که همون آقایی که عرض کردم کتاب شعراش پر از اغراق و غلو .....

اگه از خود بی خود شدنشه ؟  که بابا دست خودش نبود ... مني که هیچی نیستم و اينقدرم پست و كثيفم و قلبم از سنگه تا اسم ارباب میاد با سر ميرم تو دیوار : میخوای یه روضه از رباب بنویسم دلت آتيش بگيره ؟ اگه تونستی خودتو کنترل کنی ... البته اينم فلسفه داره . كه به قول خود آقا سيد ارباب اشكشو به هر كسي هم نميده .

خلاصه سید خیلی دلش پر بود ...با دل شکسته رفت ... خیلی ها در لباس دوست باهاش مخالف بودند ... که انشاالله متوجه شده باشند که چقدر در مورد سید اشتباه میکردند و در غير اين صورت حساب كارشون با خود سيد الشهدا .

خیلی ها هم حسادت میکردند ....چشم نداشتن ببینن یه جوون بیاد و بزنه رو دست همه ...            خدا وکیلی بعد رستگاري آقا سید يه سبك كه اونجوري از خود بيخودت كنه شنيدي؟

 

بی خود نیست که میگن تنها پرچم دار سبک شور

 

گوش بکنید داره میاد و که همتون شنیدین ...شاهکاره ... يا همون شعر وداعشون  "یا حسین غریب مادر" ...  برید مجلس محرم پارسالشو اگر نداريد بگیرید ببينيد ... ببینید چه کرده سیدمون ... سید به گردن هممون حق داره چه بخوایم چه نخوایم ... اهل دل بهتر میدونن رفتن سید چقدر سنگینه ...

من یک بار بیشتر سعادت نداشتم زیارتشون کنم ... از امسال برا مادرش فاطمه زهرا (س)روضه محرم ميخونه ..اونجا همه زرگرند و قدر زر میدونند ... مث ما مرده پرست نیستن و اهل كوفه ...

دل تون خوش باشه که سید همه ي كوفي ها رو حلال کرد ...بهش گفتن سید این حرفها چیه پشت سرت ؟ گفت مردم خوبند ... من بدم ... ولي جواب مادرش ديگه امري جداس .

 

اگه تو مجلساش اعتراض میکرد به رهبر و مراجع نبود ... به همون اقایی بود که گفتم ... من یه سی دی شو دارم که میگه کافر به من میگی؟ بگو اما روز قیامتی هم هست ...این توهینه؟ اين توهينه با دل شكسته با مادرت و صاحب مجلس درد دل كني ؟ خوبه والا معني توهينم متوجه شديم .

در مورد روند بيماريشونم بايد بگم كه :  ایشون سال ۸۴ پدرشونو از دست میدن و برای مراسم تشییع پدر به خوی سفر میکنه و این آخرین سفر سید به زادگاهش بود ... بعد از برگشت از سفر علائم سرطان در وجودشون نمایان میشه و چند روزی بستری میشه دکتر بهش اجازه مداحی کردن نمیده اما با این حال سید روز عید غدیر به هیئت اومد و اون اذون خوشکله رو گفت و با اون اذونش گفت ملت به خدا منم مسلمونم ....

 

تا اینکه آخر خردادماه سال ۸۵ حال این عزیز وخیم شد و پس از ۴۰ روز بستری در روز وفات ام البنین(ع) در نیمه شب ۱۶ تیرماه با دل شکسته و در عین حال خوشحال از خلاصي از حيله ي  این دنیا خداحافظی کرد و  دل دوستدارانش رو غرق غم و غصه ... من که هنوز نتونستم باور کنم ..... در بیمارستان وقتی ازش مي پرسيدن جوون مشکلت چیه با خنده میگفت سرطان دارم ..... ببین چی به سرش آوردن ... جوون-سرطان-خوشحالی؟ ولی یه چیزی یاد بعضی ها بمونه . سید ۲۸ سال بیشتر نداشت و تازه ازدواج کرده بود .

 

آخرشو بگم عزت و ذلت دست منو تو نیست ...تشییع جنازه سید نشون داد که عزت یعنی چی

 

چند بیت واقعآ مناسبت داره

 

در حیرتم از مرام این مردم پست

این طایفه زنده کش مرده پرست

تا هست به هستی بکشندش زجفا

تا مرد به عزت ببرندش سر دست

 

همیشه دوستاي عزيز این سوالو ازم میپرسن که تو چرا وقتي در مورد سيد حرف ميزني اينقدر منقلب ميشي ؟ بايد بگم كه سيد غريب بود . همين .

 

یه نکته ... به نظر شما کشوری که مداح و سخنران نمونه کشورش رو  ( كه هزاران جوون و به سمت دين و سيد الشهدا و اهل بيت هدايت كرده بودن ) ممنوع الصدا و تصویر کنه اسلامیه؟

 

اینقدر بر علیه این جوون حرف زدند که گویا درد جهان اسلام همین يه نفره ...اینم عاقبتش  ...

متولیان کار فرهنگی؟ با بودجه فرهنگی میخوای جلو تهاجم فرهنگی رو بگیری جنمشو نداری میای میندازی گردن هیئتها ؟ سيد جواد هم يكي از قرباني هاشون بود .

 

به خدا اگه هیئت نباشه کشور هم نیست.

 

قسم میخورم ...اگه ایران ایرانه از هیئت و امام حسینه و گرنه با این همه اختلاس وسرقت و جنایت ... کی میتونه کشور و سر پا نگه داره

تو دانشگاه نیم وجبی ما فقط فقط فقط تو آشپزخونش 50 میلیون تومن اختلاس شده .... نمایشگاه فرهنگی میزنیم ...به مسئولین میگيم یه کم حمایت مالی کنید...میگن به ما ربطی نداره ... میخواستی این کارو نکنی .....

هیئت دانشجوییمونو چند هفته تعطیل کردند .....!!!! ولی همه جور امکانات برای خانمهایی که ساعت 11 شب میرن بیرون از خوابگاه فراهمه .

بگذریم که درد یکی و دو تا نیست ..... انشاالله آقا بیاد و همه چیز درست بشه ... اول از همه هم خودم

به قول يه دوستي كه ميگفت : چو هیئت نباشد تن من مباد !

همدلاي عزيز :

دل باید به دلبر خوش باشه دلبر ما هم جز سيد الشهدا کسی نیست

یه جمله هم تقدیم به سید مون 

 و ممنون از تحمل و صبرتون:

 

سید جان هنوز باورمان نمیشود که در تلاطم عزای سید الشهدا(ص) دیگر صدای دلنوازت را نمیشنویم . غريب بودي و غريب رفتي ولي آنجا ديگر خبري از غربت نيست .

خوش به سعادتت

 

اللهم اغفر المومنین والمومنات

 

سلامتي وجود آقا حجه بن الحسن (عج)... روح مطهر آقا سيد .... و شادي دل نازنين اربابمون صلوات حيدري .

 

اينم چند تا عكس از آقا سيدمون

Image hosting by TinyPic

اللهم ارزقنا زیاره الحسين و اولاد الحسين

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

سيدم ما رو دعامون كن كه راه رو گم نكنيم