جان حسین است / تو هم روح منی یا زینب

پادشاهيست كه ذكرش ، دم اعجاز من است
مرز ديوانگي اوست كه آغاز من است
گاه گاهي كه دلم ميل پريدن دارد
حرم كرب و بلا مقصد پرواز من است
مطربم مطرب ميخانه ي شش گوشه ي دوست
ساز من عشق و ، حسين نغمه ي آواز من است
...
مجلس روضه همان صندُق قرض الحسنه است
گريه و سينه زني ، مال و پس انداز من است
...
خدا کند که از این لحظه تا رسیدن مرگ
غلام باشم و ارباب من حسین باشد
دلم خوش است به میخانه ، تا زمانی که
پياله دار ِمي ِناب من حسين باشد
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۹ ق.ظ توسط خادم ميخونه
|